مدتی است که شیوعِ ویروسی مرموز به نام کرونا(Coronavirus)، موجب ایجاد وحشت و نگرانی در سطح جهان شده است. آن طور که اعلام شده این ویروس برای نخستین بار از شهر "ووهان" چین شیوع پیدا کرده و در شرایط فعلی موجب مرگ بیش از 2400 نفر و همچنین ابتلای بیش از 78000 نفر در چین شده است. این ویروس، تاکنون به بیش از 25 کشور جهان راه یافته است که از جمله این کشور ها میتوان به ایران، کره جنوبی، آمریکا، ژاپن، اسپانیا، کانادا، فرانسه، انگلستان، و ایتالیا اشاره کرد.
چینیها از عواقب ویروس کرونا نگرانند. نگرانیهای آنها غیر از مسائل بهداشتی و زیست محیطی و گسترش این ویروس به کل کشور و کشورهای همسایه و سطح جهانی، به مناسبات بین المللی آنها نیز بر میگردد. آنها از این که می بینند تبعات این ویروس آن قدر شدید بوده که کارخانههای کوچک و بزرگ را یکی پس از دیگری زمینگیر کرده و اقتصاد کشور را به سمت فلج شدن پیش میبرد، نگرانند. اگرچه تا کنون همه تلاش خود را به کار برده اند تا این بیماری را مدیریت کنند و تا اندازه بسیاری توانسته اند با قاطعیت به مدیریت آن بپردازند اما به نظر میرسد که عواقب و تبعات آن فراتر از تواناییهای چینی هاست. چه بسا اگر این بیماری در کشور دیگری با این ابعاد بروز میکرد، عواقب به مراتب سخت تری برای آن کشور به وجود میآورد.
در بعد بین المللی اما نگرانی چینیها معنای دیگری دارد. آنها که سیاست خارجی و اقتصاد بین المللی خود را در ادامه یکدیگر میبینند از این که اقتصادشان تحت تاثیر این ویروس قرار بگیرد و از سوی دیگر روابط بین المللی شان خدشته دار شود، به شدت نگرانند. این نگرانی در اظهار نظرهای مقامات و سفرای چین در کشورهای مختلف از جمله در کشور خودمان ایران، به روشنی دیده میشود.
در این میان نکاتی وجود دارد که باعث شده چینیها نگاه توطئه آمیزی به این قضیه پیدا کنند. گفته میشود چینیها رفته رفته در حال رسیدن به این باور هستند که ویروس کرونا، ویروسی آزمایشگاهی است که امریکاییها به طور ویژه برای نژاد زرد ساخته اند تا آنها را از این طریق به مبارزه بطلبند. اظهار نظر مقامات امریکایی از جمله وزیر بازرگانی ایالات متحده بر این شائبهها افزوده است. ویلبر راس، وزیر بازرگانی آمریکا گفته است شیوع ویروس کشنده کرونا در چین میتواند برای اقتصاد آمریکا خوب باشد. راس در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «فکر میکنم این امر به تسریع بازگشت شغلها به آمریکای شمالی کمک خواهد کرد.» این اظهار نظر از سوی مقامات پکن تقبیح شده است. سخنگوی وزارت امور خارجه چین نیز روز دوشنبه (دیروز) تاکید کرد که واشنگتن از ابتدای شیوع این بیماری در حال ایجاد فضای رعب و وحشت است و کمکی هم به پکن نکرده است.
چند سالی است که به طور ناگهانی بیماری خاصی در نقطهای از جهان شروع و به اپیدمیتبدیل و در جاهای مختلف جهان منتشر و به خطری جهانی تبدیل می شود، مثل ویروس سارس، آنفلونزای خوکی، آنفلونزای مرغی، جنون گاوی و …، اما به نظر میرسد این بار شیوع ویروس کرونا بوق و کرنای ویژهای در رسانهها داشته و به گونهای پوشش داده میشود که گویی قصد و غرضی پشت آن است، چینی ها میگویند که ویروس کرونا مثل هر ویروس دیگری است، چرا این قدر باید برایش جنجال رسانهای شود و افکار عمومیعلیه آن تحریک شود. آنها احساس می کنند کسانی هستند که میخواهند ناکامیهای سیاسی و اقتصادی خود را در رقابت با چین به وسیله این ویروس جبران کنند.
شاید نگاه توطئه آمیز به ویروس کرونا، ساده ترین راه باشد و توجیه راحتی محسوب شود اما به نظر میرسد چینیها فکر میکنند دستهایی در کار است که جلوی رشد اقتصادی چین و تبدیل شدنش به یک قدرت حداقل برابر در مقابل امریکا را بگیرد. برای همین به ویروس سارس نیز به عنوان یک وسیله توطئه آمیز امریکایی مینگرند.
حال در شرایط کنونی، بسیاری سعی دارند بفهمند که اساسا ویروس کرونا از چه نقطهای و چگونه آغاز شده است. شواهد و قراین و همچنین برخی اظهارنظرهای رسمیو غیررسمی، بازارِ غیرقانونی محصولات غذایی در ووهان را نقطه شیوع انتشار ویروس کرونا عنوان میکنند. با این حال، در روزهای گذشته، برخی منابع گزارش داده اند که منبع شیوع این ویروس را نمیتوان با قطعیت شهر ووهان چین دانست. در این میان، برخی کارشناسان و تحلیلگران مسائل سیاسی و راهبردی به گزینهای در مورد شیوع ویروس کرونا اشاره کرده اند که به نظر می رسد ارزش آن را دارد که بیش از اینها بدان پرداخته شود. آن گزینه این است که ویروس کرونا، ابزارِ جنگِ بیولوژیک آمریکا بر علیه چین است. برای کسبِ درک و فهمیدرست از این مساله باید وضعیت روابط چین و آمریکا و همچنین زمانی که ویروس کرونا شیوع پیدا کرد را مد نظر قرار دهیم.
*اپیدمیویروس کرونا و وضعیت روابطِ چین و آمریکا
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از زمانِ کسبِ کرسی ریاست جمهوری کشورش، بارها و بارها تاکید کرده آمریکا به دیگر کشورها در جهان، به ویژه در زمینه مسائل تجاری و نظامی، باج میدهد و این امر موجب شده تا واشنگتن به مایه خنده(Laughingstock) و تمسخر دیگر کشورها تبدیل شود. درست بر همین اساس، وی در مورد مسائل جهانی(در زمینههای مختلف)، رویکردی تهاجمیدر پیش گرفته تا از این طریق بتواند شعار خود یعنی “بار دیگر عظمت و شکوه را به آمریکا برگردان/Make America great again” را محقق کند.
از این رو، یکی از کشورهایی که هدفِ مستقیمِ رویکردِ تهاجمیترامپ قرار گرفته چین بوده است. ترامپ به کرات گفته است تجارت آمریکا با چین یک طرفه و به سود چین است. وی بارها گفته چینیها فرصتهای شغلی و تجاری آمریکا را به سرقت برده اند و به آمریکا میخندند. در این راستا، وی(ترامپ)، جنگ تجاری گستردهای را با اعمال تعرفه به کالاهای وارداتی از چین به راه انداخته است. جنگی که سعی داشته با اعمال فشار بر چین، ترتیباتِ تجاری جدیدی را با چینیها برقرار سازد و زمینه را برای تقویت جایگاه اقتصادی آمریکا فراهم سازد. جدای از زیانهای سنگینی که خودِ اقتصاد آمریکا از این جنگ تجاری دید(برخی منابع از زیان ماهانه ۱٫۴ میلیارد دلاری آمریکا بر اثر این جنگ تجاری خبر داده اند)، سرانجام چند ماه قبل، چین و آمریکا، “فاز اول توافق تجاری” با یکدیگر را به امضا رساندند. توافقی که بر اساس آن چینیها متعهد میشدند تا کالاهای بیشتری را بویژه در بخش محصولات کشاورزی، از آمریکا بخرند. درست در همین نقطه است که پدیده کرونا و اهمیت آن در روابط آمریکا با چین مطرح میشود.
چین کشور دست بستهای در عرصه معادلات اقتصادی جهان نیست. این کشور بزرگترین ذخایر طلای جهان را(در بانک مرکزی) دارد. چین بزرگترین صادر کننده و دومین وارد کننده عمده جهان است و شاخصهای قابل توجهی در زمینه توسعه اقتصادی دارد. چین مهمترین تعقیب کننده آمریکا در اقتصاد جهانی است(دومین اقتصاد برتر در جهان پس از آمریکا است). بعید نیست که آمریکاییها با انتشار ویروس کرونا در چین و استفاده از آن به عنوان سلاحی بیولوژیک بر علیه پکن سعی داشته اند تا دست بالای چین در عرصه چانه زنی اقتصادی با آمریکا را تضعیف کرده و زمینه را برای تحمیل خواستههای خود فراهم کنند. کافی است به این نکته توجه کنیم که بر اساس برآوردهایِ محافل اقتصادی معتبر در جهان، شیوع کرونا در چین دست کم ۵۰۰ میلیارد دلار به بازار بورس این کشور آسیب زده است.
اضافه بر این بسیاری از کسب و کارها و فعالیتهای تجاری داخلی و همچنین ارتباطات تجاری بین المللی چین نیز آسیبهای جدی دیده اند که خسارتهای ناشی از آنها، میلیاردها دلار برآورد میشود. از این رو بنابر ادعا انتشار عمدی ویروس کرونا در چین توسط آمریکا، در شرایط اتفاق افتاده که وضعیت روابط دوجانبه آمریکا و چین، همراه با تنش، بویژه در مسائل تجاری بوده است. آمریکا با توجه به قدرت اقتصادی چین به نوعی سعی داشته با انتشار ویروس کرونا، حریفِ قَدَرِ خود را تضعیف کند که تا این لحظه در این کار موفق بوده است.
*تحلیلِ شرایط زمانیِ شیوع ویروس کرونا در چین
پس از بررسی و توجه به شیوع ویروس کرونا در چهارچوب روابط دوجانبه آمریکا و چین، موضوع دیگری که میتواند این فرضیه که کرونا سلاح بیولوژیک آمریکا را تقویت کند این است که به زمانِ شیوع ویروس کرونا نیز توجه کنیم.
ویروس کرونا دقیقا در آستانه سال نو چینی منتشر شده است. درست همان زمانی که گردش مالی اقتصاد چین به اوج خود میرسد. در این دوره زمانی، میلیونها چینی در داخل کشورشان جابه جا میشوند و یا به چین وارد شده و یا از آن خارج میشوند(در تعطیلات سال نو چینی، بزرگترین جابجایی و تحرک انسانها در کره زمین اتفاق میافتد). در این دوره زمانی، میلیونها چینی در بازارهای کشورشان اقدام به خرید میکنند و برای استفاده از مکانها و برنامههای سرگرم کننده برنامه ریزی میکنند. حال با توجه به این موضوع، درست در همین زمان، ویروس کرونا شیوع پیدا میکند. یعنی دقیقا در اوج زمانِ کاری اقتصاد چین و همچنین اندکی پس از امضای فاز اول توافق تجاری آمریکا و چین و زمینه سازی برای انجام مذاکرات بیشتر تجاری، شاهد ظهور پدیدهای تحت عنوان کرونا هستیم.
شاید به همین دلیل باشد که برخی ناظران شیوع ویروس کرونا در چین را مشکوک قلمداد میکنند و آن را توطئه آمریکاییها جهت تضعیفِ چین در مذاکرات سیاسی و تجاری با آمریکا ارزیابی میکنند. نباید فراموش کرد که کرونا فقط به اقتصاد چین ضربه نزده است. شیوع ویروس کرونا کشورهایی نظیر ایران، روسیه، و ونزوئلا را نیز که در مسائل راهبردی بین المللی با آمریکا اختلافات عمیقی دارند را نیز تحت تاثیر قرار داده است. به طور خاص، کشوری مثل ایران، مراودات تجاری گستردهای با چین دارد که شیوع کرونا در چین، می تواند تاثیر مستقیم اقتصادی بر این کشور داشته باشد.
جدای از اینکه امکان دارد روند صادرات کالا از چین به ایران با توجه به ملاحظات بهداشتی، تحت تاثیر قرار گیرد، باید توجه داشت که در شرایط تحریم های سخت اقتصادی آمریکا علیه ایران، تجارت ایران با چین چه از نظر کالا و چه از نظرِ دریافت ارزِ چینی یعنی یوان در ازای فروش نفت و محصولات ایرانی، از شیوع کرونا در چین متاثر میشود که این موضوع نشان میدهد آمریکا با سلاح بیولوژیک خود یعنی کرونا، صرفا چین را هدف قرار نداده بلکه به شبکه ای از رقبای بین المللی خود سعی داشته آسیب بزند.
به طور کلی، شیوع کرونا با توجه به وضعیتِ روابط آمریکا با چین و همچنین برهه زمانی که این ویروس شیوع پیدا کرده، تا حد زیادی تقویت کننده این ایده است که کرونا را میتوان سلاح بیولوژیک آمریکا دانست. امری که اِعمال آن از سوی فردی نظیر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که خود را یک معامله گر در مسائل بین المللی میداند و بارها تاکید کرده صرفا منافع آمریکا برایش مهم است، چندان عجیب نیست.